«پاتریک کوبرن» روزنامهنگار پیشکسوت ایرلندی در یادداشتی در وبسایت روزنامه «ایندیپندنت» نوشت:
روز ۲۳ آوریل که در آخرین دقیقه از بازی بارسلونا مقابل رئال مادرید «لیونل مسی» گل پیروزی را وارد دروازه کرد، هواداران بازی فوتبال در شهر بندری «طرطوس» سوریه که مشغول تماشای این بازی از تلویزیون بودند به خیابانها سرازیر شدند تا این رخداد را جشن بگیرند.
این کار برایشان سنگین تمام شد چون بسیاری از این هوداران هلهلهکننده مردان جوان و در سن و سال خدمت سربازی بودند، و نیروهای امنیتی سوریه هم سریعا آنها را بازداشت کردند تا ببینند کدامشان مشمول خدمت در ارتش هستند. معلوم نیست چند نفرشان را به خدمت نظام بردند ولی، پایشان که به ارتش برسد، دیگر برای بیرون آمدن با دشواری روبرو خواهند بود و به احتمال بالا یا کشته خواهند شد و یا مجروح.
در سوریه خدمت سربازی و راههای فرار از آن نقل هر مجلسی است، خصوصا از این جهت که پس از شش سال جنگ بیامان دولت، کردها و شورشیان همگی به دنبال سرباز میگردند. تلفات نیروهای طرفدار دولت سنگین بوده است، و «گروه دیدهبان حقوق بشر سوریه» که طرفدار اپوزوسیون است تخمین میزند فقط نیروهای دولتی ۱۱۲ هزار نفر کشته دادهاند. از لحاظ قانونی، اگر مردی تنها فرزند ذکور یک خانواده باشد یا مشغول تحصیل در دانشگاه باشد میتواند از خدمت در ارتش معافیت بگیرد، اما حتی همین افراد هم ممکن است بیقاعده به خدمت فراخوانده شوند.
سربازان وظیفه غذای نامناسب میخورند و پول ناچیزی دریافت میکنند، که ماهانه بالغ بر ۵۰ دلار میشود، و در نتیجه راه چندانی جلویشان باقی نمیماند مگر اینکه با رشوهخواری و تلکیدن افراد هنگام عبور از ایستهای بازرسی زندگی بگذرانند. مسئولان امنیتی عراقی و سوری میگویند این یکی از دلایلی است که باعث میشود رانندههای انتحاری داعش و القاعده بتوانند سوار بر خودروهای پر از مواد منفجره خود را به دل شهرهای مثلا محافظتشده برسانند و خود را منفجر کنند و تلفات هولناک بر جای بگذارند.
یکی از امدادگران سازمان ملل که دوست نداشت نامش منتشر شود و در کمپ «حمام العلیل» برای آوارگان جنوب موصل فعالیت میکند گفت: «زنان و کودکان هم در این جنگ در معرض آسیب هستند ولی من بیشتر برای مردان جوانی احساس تاسف میکنم که در معرض خطر بزرگتری قرار دارند.» به گفتهی او، مردان جوان چه عضو یک گروه مسلح باشند چه نباشند، همیشه در مظان اتهام هستند. او دهها تن از چنین افرادی را دیده بود که از موصل فرار کرده بودند و ماموران امنیتی آنها را برای بازجویی و بررسی بیرون کشیده بودند. او میگفت «در تمام طول عمرم افرادی چنین وحشتزده ندیده بودم». او افزود آنها کاملا حق داشتند وحشتزده باشند چون چند روز پیشتر او دو نفر مرد فراری از موصل را دیده بود که پس از چند ساعت بازجویی، بیهوش و غرق به خون، روی برانکار به بیمارستان برده بودند.
بدگمانی در سوریه و عراق شدیدا احساس میشود و مردم دائما از «عناصر خاموش» حرف میزنند که داعش بین مردم مستقر کرده است و منتظرند که ناگهان قدم پیش بگذارند و دشمنان خود را از دم تیغ بگذرانند. علیرغم این هراسها، امنیت به طور کلی بسیار ضعیف است چون فساد فضا را پر کرده است. ایستهای بازرسی نقش ادارهجات داخلی گمرک را بازی میکنند: پاسگاههای کوچکتر رانندهها را تیغ میزنند و یک پاکت سیگار یا پول خردشان را میگیرند، اما ایستهای بازرسی بزرگتر کار و کسب حسابی دارند و درامدشان به میلیونها پوند و دلار بالغ میشود. سودهای کلان به عنوان حق حساب به جیب افسران ارشد، سیاستمداران و احزابی سرازیر میشود که بر شبکههای باجگیری چنبره زدهاند و این شبکهها هم گلوی اقتصاد عراق و سوریه را میفشرند.
رانندگان خودروهای باری در مسیر ۱۶۵ کیلومتری بین کرکوک و بغداد در ماه مارس دست به اعتصاب زدند، و از این شکایت داشتند که ایست بازرسی اصلی بیرون بغداد حقالورود غیر قانونی خود را به ۱۵۰۰ دلار به ازای هر خودرو افزایش داده است، و این مبلغ سه برابر نرخ پیشین است. «احمد» که کارگزار است و بطور آزاد مشغول واسطهگری کالا است، میگوید: «این پول از جیب خود رانندگان خرج نمیشود، بلکه روی دوش صاحب کالایی است که بار خودروست و او هم این هزینهی اضافی را از مصرفکننده در بغداد میستاند». او توضیح داد که رانندگان به خاطر رشوهخواریها اعتصاب نکردند، بلکه به خاطر افزایش معطلیها در ایست بازرسیها اعتصاب کردند. این معطلیها به حدی رسیده است که مسیر رفت و برگشت کرکوک-بغداد، که سابقا سه روز به طول میانجامید، حالا پانزده روز طول میکشد.
سوء ظن به مردم در عراق و سوریه در سالهای طولانی جنگ یکی از دلایلی است که باعث میشود حتی وقتی جنگی در کار نیست زندگی به روال عادی خود باز نگردد. علاوه بر فساد جنگسالاران محلی و اربابان سیاسی، تعداد سربازان قابل اعتماد از همه طرف محدود است و بنابراین پیروزیهای نظامی هیچگاه آنقدر که ادعا میشود قاطع نیست. ارتش سوریه هر بار فقط یک حمله میتواند صورت دهد و این باعث میشود در دیگر جبههها آسیبپذیر باشد. در دسامبر ۲۰۱۶ که ارتش سوریه پس از یک محاصرهی طولانی مشغول تصرف شرق حلب بود، شهر پالمیرا را برای بار دوم به داعش واگذار کرد و مجبور بود حملهای از سوی داعش را در دیرالزور در شرق سوریه دفع کند. در دمشق، حملهی غافلگیرکنندهی شورشیان که با استفاده از تونل از غوطهی شرقی صورت گرفت، چنان بود که چیزی تا تصرف مرکز پایتخت باقی نمانده بود.
اغلب چنین وانمود میکنند که تصرف موصل در عراق و رقه در سوریه ناقوس مرگ داعش بود، اما نابودی داعش ابدا چنین قطعی نیست. واگذاری این دو شهر یعنی خلافت خودخوانده آب خواهد رفت و بخش زیادی از جمعیت خود را از دست خواهد داد. اما داعش پیش از پیشرفتهای انفجاریاش در سال ۲۰۱۴، که منجر به تصرف بخش زیادی از غرب عراق و شرق سوریه شد، یک جنبش چریکی ماهر و کارکشته بود. حالا که در مقابل آتش دشمنی که کنترل کامل هوا را در اختیار دارد قادر به مقاومت نیست، شواهدی در کار است که نشان میدهد داعش مشغول خارج کردن بسیاری از رزمندگان و مسئولان خود از موصل و رقه و انتقال آنها به مناطق روستایی است. آنها در چنین مناطقی بسیار آسانتر میتوانند مخفی شوند.
جمعآوری هواداران فوتبال در شهر طرطوس نشان از آن دارد که دولت سوریه با کمبود سرباز روبروست. دولت سوریه برای حفظ و حضور در مناطقی که از داعش و القاعده پس گرفته است نیروهای بسیار اندکی دارد. عراق هم با معضل مشابهی روبروست چون، اگرچه مردان فراوانی به ظاهر عضو نیروهای امنیتی آن هستند، تعداد واقعی نیروهای رزمی بسی کمتر است. اغلب سربازانی که در عراق و سوریه در کنار جادهها دیده میشوند عضو «ارتش ایستهای بازرسی» هستند، که جمعیت غیر نظامی را تلکه میکنند ولی سر جنگ با هیچ کس را ندارند.
منبع: The Independent / Patrick Cockburn