نسبت‌های ناروا به پیامبر اکرم و پاسخ آن

چکیده: مسأله توهین به ساحت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا حدی مهم می‌باشد که خود خداوند متعال در برخی از آیات قرآن، توهین و تهمت کافران و مشرکان مکه به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بیان فرموده است. پیامبر اکرم از سوی گروه‌های متعددی، از جمله کفار و مشرکان، منافقان و مؤمنان سست‌ایمان مورد آزار و اذیّت و تطمیع و تهمت قرار گرفت.
 

رهروان ولایت ـ با نگاهی گذرا به تاریخ ۱۴۰۰ ساله‌ی اخیر می‌توان گفت: هیچ فردی را نمی‌توان یافت که به‌ اندازه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چه در زمان حیات و چه بعد از وفات، مورد هجمه دشمنان قرار گرفته باشد، و این نشان از اوج دشمنی مخالفان اسلام با پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارد؛ در بیشتر موارد این هجمه‌ها از باب اهانت به ساحت مقدس ایشان بوده است.

مساله توهین به ساحت قدسی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا حدی مهم می‌باشد که خود خداوند متعال در برخی از آیات قرآن، به آن اشاره کرده است؛ در این‌جا به برخی از آن‌ها در ذیل اشاره می‌شود:

۱٫ نسبت سحر، کهانت و جنون به پیامبر از سوی کافران:
قرآن در این باره می‌فرماید: «وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ؛ [انعام/۷] اگر ما نامه‌ای روی صفحه‌ای بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن) آن‌را با دست‌های خود لمس کنند، باز کافران می‌گویند: این، چیزی جز یک سحر آشکار نیست».

۲٫ تهمت جعل آیه به حضرت:
قرآن در این باره می‌فرماید: «وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیهٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَیتَهَا [أعراف/۲۰۳] هنگامی‌که (در نزول وحی تأخیر افتد و) آیه‌ای برای آنان نیاوری، می‌گویند: چرا خودت (از پیش خود) آن را برنگزیدی؟!».

۳٫ تهمت به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در پی نسخ برخی آیات:
قرآن در این باره می‌فرماید: «وَإِذَا بَدَّلْنَا آیهً مَکَانَ آیهٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا ینَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَر [نحل/۱۰۱] و هنگامی‌که آیه‌ای را به آیه دیگر مبدل کنیم ‌- حکمی را نسخ نماییم- و خدا بهتر می‌داند چه حکمی را نازل کند، آن‌ها می‌گویند: تو افترا می‌بندی!».

۴٫ تهمت درس‌آموزی به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نزد سلمان فارسی:
قرآن در این باره می‌فرماید: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یقُولُونَ إِنَّمَا یعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یلْحِدُونَ إِلَیهِ أَعْجَمِی وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِی مُبِینٌ [نحل/۱۰۳] ما می‌دانیم که آن‌ها می‌گویند: این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد! در حالی‌که زبان کسی که این‌ها را به او نسبت می‌دهند عجمی است؛ ولی این (قرآن) زبان عربی آشکار است!».

۵٫ تهمت شاعری به حضرت:
قرآن در این باره می‌فرماید: «بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیأْتِنَا بِآیهٍ کَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ [أنبیاء/۵] آن‌ها گفتند: (آن‌چه محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آورده وحی نیست) بلکه خواب‌هایی آشفته است! اصلاً آن‌را به‌ دروغ به خدا نسبت می‌دهد؛ نه، بلکه او یک شاعر است! (اگر راست می‌گوید) باید معجزه‌ای برای ما بیاورد؛ همان‌گونه که پیامبران پیشین (با معجزات) فرستاده شدند!».

۶٫ اتهام به اقتباس قرآن از خرافات قدیم:
قرآن در این باره می‌فرماید: «وَ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِی تُمْلَی عَلَیهِ بُکْرَهً وَأَصِیلًا [فرقان/۵] و گفتند: این همان افسانه‌های پیشینیان است که وی آن را رونویس کرده، و هر صبح و شام بر او املا می‌شود».